مقالات مشاوره تحصیلی و آموزشی
شنبه، 01 آذر 1393
تفاوت فهمیدن و حفظ کردن

تفاوت فهمیدن و حفظ کردن

یادگیری واقعی چیست؟
تفاوت فهمیدن با حفظ کردن
چرا برای به خاطر سپردن مطالب یک کتاب ، چند بار آن را می‌خوانیم و پس از مدتی مطالب را فراموش می‌کنیم؟ چرا گاهی مطالب را به جای فهمیدن حفظ می‌کنیم؟ علایم و نشانه‌های فهمیدن یک مطلب با حفظ کردن آن در چیست؟ روش صحیح کدام است؟ راهکارهای مناسب یادگیری درست در چیست؟
به خاطر سپردن ، مهارت و هنری است همانند حرف زدن، خواندن و فکر کردن. هر کسی می‌تواند با تلاش و آموزش اصولی هر یک از این مهارت‌ها یا همه آن‌ها را در خود تقویت کند. برای این منظور در ابتدا باید تفاوت حفظ کردن و فهمیدن عمیق مطالب را با هم بدانیم.
تفاوت حفظ کردن و فهمیدن مطالب
یادتان باشد، حافظه بخشی از مغز است که وظایف خاص خودش را انجام می‌دهد. بنابراین سعی کنید وظایفی را به آن محول کنید که قدرت انجام آن را دارد و چیزی را از آن طلب کنید که قادر به انجام دادنش باشد.
این صحیح است که بدون حافظه، یادگیری معنی ندارد اما یادگیری را به معنی «حفظ کردن» گرفتن هم کاملاً اشتباه است.
برای حفظ کردن هر چه بهتر، سعی کنید به هنگام حفظ مطالب از تمرکز بالایی برخوردار باشید. زیرا عامل اصلی فراموشی‌های ما نداشتن تمرکز به هنگام حفظ کردن و بازیابی کردن اطلاعات از حافظه است.
 به خاطر داشته باشید که حافظه شما از دو بخش اصلی تشکیل شده است:
1- حافظه کوتاه مدت که معمولاً برای چند لحظه تا حداکثر چند دقیقه کوتاه عمل می‌کند.
2- حافظه بلند مدت که از چند دقیقه تا پایان عمر مطالب را در خود نگه می‌دارد.
مطالبی که به حافظه بلند مدت سپرده می‌شود بر اساس یافته‌های متعدد تا پایان عمر در ذهن‌مان باقی می‌ماند مگر آنکه در اثر آسیب‌های مغزی دچار آسیب دیدگی شود.
 آنچه را که شما فراموشی می‌نامید، فراموشی به مفهوم از بین رفتن آموخته‌های‌تان نیست. بلکه ناتوانی شما در به یادآوری آنچه که به خاطر سپرده‌اید است. برای مقابله با این پدیده باید از راهکارهای ویژه یادآوری استفاده کرد.
 برای آنکه مطالب از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت منتقل شوند (یعنی مسیر طبیعی و آزاد خود را طی کنند) باید از روش‌های خاص این انتقال استفاده کرد که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.
 این اصل را به خاطر بسپارید که هر مطلبی که فهمیده شود حتماً حفظ هم می‌شود اما هر مطلبی که حفظ شود الزاماً فهمیده نمی‌شود. به عبارت دیگر هر مفهومی محفوظ هم هست اما هر محفوظی مفهوم نیست، گواه این موضوع یادگیری طوطی‌وار است.
مراحل یادگیری عمیق
مرحله اول: درک مفاهیم
در مرحله اول باید بدانیم  قلب یادگیری فهمیدن مفاهیم است. هر مطلب درسی دارای یک یا چند مفهوم اصلی است که هدف نویسنده را مشخص می‌کند. همه شکل‌ها، نمودارها، مثال‌ها هم برای فهمیدن مطلب است. پس باید بدانید قدم اول در فهمیدن مطلب پیدا کردن هدف درس  و یا درک مفاهیم است.
مرحله دوم: پیوند زدن مفهوم به دانسته‌های قبلی خود
یک جنبه مهم درک مفاهیم اصلی این است که بدانید این مفهوم با مفاهیمی که قبلا یاد گرفته‌اید چه ارتباطی دارد. برای این کار باید مفهوم را مقایسه کنید و برای آن مثال بزنید و نمونه آن را در زندگی خودتان پیدا کنید.
مثال زدن را ساده نگیرید.اگر بتوانید برای هر مفهوم مثال‌های درستی بیاورید یعنی توانسته‌اید آن مفهوم را خوب بفهمید.
مرحله سوم: سازماندهی و دسته‌بندی مطالب
 در این مرحله باید مطالبی که حفظ می‌کنیم سازماندهی و دسته‌بندی کنیم. زیرا حافظه‌ای که مطالب طبقه‌بندی شده و سازمان داده شده را دریافت می‌کند به مراتب بهتر از حافظه‌ای که مطالب مبهم و درهم را دریافت می‌کند.
 مرحله چهارم: مرور
مرور چهارمین مرحله برای  نگهداری و حفظ مطالبی است که  به زحمت به خاطر  سپردیم. برای این منظور در فواصل مختلف آنچه را به خاطر سپرده‌اید مرور کنید تا مطالب به صورت صریح و روشن در دسترس‌تان قرار گیرد.
مرحله پنجم: خلاصه نویسی و یادداشت برداری مطالب
مفهوم درس را با بیان و زبان خودتان دوباره تعریف کنید. یکی از مهم‌ترین نشانه‌های فهمیدن هر مطلب آن است که بتوانید آن را با زبان خودتان تعریف کنید. زمانی که توانستید این کار را انجام دهید این تعریف را در برگه یا دفتری به طور خلاصه یادداشت کنید. از همه مطالبی که مطالعه  کرده‌اید خلاصه‌ای تهیه کنید و یادتان نرود که خلاصه‌ها باید به زبان خودتان باشد نه رونویسی از کتاب. فقط یادتان باشد که در این خلاصه‌ها باید نکات کلیدی را یادداشت کنید.
 مرحله ششم: ارزیابی
آخرین مرحله یادگیری، ارزیابی است. ارزیابی یکی از مهمترین مهارت‌ها در آگاهی از یادگیری است. در ارزیابی شما یادگیری‌تان را بررسی می‌کنید و متوجه می‌شوید چه مقدار از مطالب را فهمیده‌اید و در چه قسمت‌هایی مشکل دارید. با این ارزیابی می‌توانید به راحتی برنامه‌ریزی کنید.
روش‌های کاربردی برای یادگیری بهتر
هرگز حجم انبوهی از مطالب را یک جا به خاطر نسپارید. برای حفظ کردن مطالب زیاد بهتر آن است که در فواصل زمانی مختلف بخش‌های گوناگون مطلب را حفظ کنیم. این کار دقت حافظه را افزایش خواهد داد.
مطالبی که در فواصل زمانی مختلف به حافظه سپرده‌ایم به یکدیگر متصل کنید و بین آن‌ها پیوند معنایی ایجاد کنید تا هم یکپارچگی و انسجام حافظه حفظ شود، هم انسجام مطلب به خاطر سپرده شده و هم سهولت در بازیابی اطلاعات از حافظه ممکن و میسر گردد.
حافظه شما در ساده‌ترین شکل می‌تواند به مرکز بایگانی یک اداره تشبیه شود همانگونه که در اداره برای پیدا کردن پرونده‌تان نیاز به شماره پرونده دارید، برای بازیابی اطلاعات از حافظه هم نیاز به سر نخ خاصی دارید.
به هنگام حفظ کردن مطالب در حافظه از سرنخ‌های ویژه خودتان استفاده کنید. سرنخ‌ها علائم، نشانه‌ها، کلمات یا حروفی هستند که سریعاً شما را به یاد مطالبی که به خاطر سپرده‌اید می‌اندازد.
 آنچه را که حفظ می‌کنید به قسمت‌های کوچک‌تری مثل پاراگراف، جمله و یا حتی واژه تقسیم کنید تا جریان حفظ کردن آسان‌تر شود.
 آنچه را که حفظ می‌کنید با صدای بلند تکرار کنید. این کار چند فایده دارد اول آنکه آنچه را می‌بینید در حافظه دیداری شما ثبت می‌شود، دوم آنکه آنچه را با صدای بلند تکرارمی‌کنید مجبورید به حافظه حرکتی‌تان هم بسپارید زیرا برای تولید صوت به آن نیاز دارید. سوم آنکه آنچه بیان می‌کنید را خودتان هم می‌شنوید بنابراین در حافظه شنیداری شما هم ثبت می‌شود. چهارم اینکه، آنچه را می‌شنوید با آنچه را می‌بینید مقایسه می‌کنید و ... خلاصه کلام اینکه این شیوه حفظ کردن متکی بر حافظه چند حسی است که بهترین نتیجه را به بار می‌آورد.
 هر مطلبی را که حفظ می‌کنید چند بار از خودتان بپرسید و خودتان به پرسش‌های تان جواب دهید و جواب‌های‌تان را با مفاهیم اصلی موجود در متن مقایسه کنید و ارزشیابی کنید. این کار یعنی از خود پرسیدن و به خود پس دادن بهترین نوع خود ارزیابی حافظه‌ای است.
موقع حفظ کردن مطالب، از قدرت تخیل و تجسم ذهنی‌تان حداکثر استفاده را ببرید. این عمل باعث افزایش عملکرد حافظه می‌شود.
  سعی کنید موقع حفظ کردن خودتان را در موقعیت بازیابی اطلاعات قرار دهید. مثلاً تصور کنید آنچه را که تاکنون در حال حفظ کردنش هستید مورد سؤال توسط دبیر مربوطه قرار گرفته و شما در حال پاسخ دادن به آن هستید. این عمل هم راندمان حافظه‌ای شما را به شکل شگفت‌آوری افزایش می‌دهد.
چه زمانی می‌فهمیم یادگیری عمیق انجام شده است
1. بتوانید آن موضوع را به زبان خود بیان کنید.
2. بتوانید در جاهای ضروری علت‌ها را ذکر کنید و موضوع را تحلیل و تفسیر کنید.
3. بتوانید سوالات خوبی از آن‌ها طرح کنید.
4. بتوانید به خوبی به سوالات مربوط به آن پاسخ دهید.
5. با گذشت زمان به راحتی آن را فراموش نکنید و در صورت فراموشی با یک نگاه و مرور سریع آن را به یاد آورید.
6. در حل تمرینات و تست‌ها تسلط و سرعت عمل بیشتری داشته باشید.
با شناخت و به کار بردن این روش‌ها می‌توانید یادگیری خود را از مطالب درسی‌تان عمق بیشتری ببخشید و به راحتی مطالب را سر جلسه امتحان یا حتی در مراحل زندگی به ذهن خود تداعی کنید.

سمیه عباسی- واحد مشاوره دفتر مرکزی مبتکران



جستجو