اخبار
دوشنبه، 08 آذر 1400
حال کتاب کودک چندان خوب نیست

حال کتاب کودک چندان خوب نیست

 

دومین روز از سلسله نشست‌های فرهنگی باغ کتاب با همکاری انتشارات میچکا به گفتگو با جعفر توزنده‌جانی و مجید عمیق درباره وضعیت کتاب کودکان اختصاص داشت.
دیدارنیوز: دومین روز از نشست‌های فرهنگی باغ کتاب که به همت انتشارات میچکا و همکاری مدیریت باغ کتاب درحال برگزاری است با حضور فتح الله فروغی، دبیر انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان و مجید عمیق، مترجم، برگزار شد. در این نشست، فروغی پایین بودن شمارگان کتاب را مانعی در مسیر تولید کتاب خوب دانست: «در حال حاضر شمارگان کتاب در هر نوبت پایین آمده و این نه برای ناشر و نه متولیان تولید فرهنگی مانند نویسندگان خوب نیست. یک پدیدآور انتظار دارد که از تولیدات ناشر منتفع شود و وقتی شمارگان پایین باشد نفع پدیدآور هم خیلی زیاد نخواهد بود؛ بنابراین به نظر می‌آید کوشش‌هایی از این جنس کمک کند تا توزیع کتاب و رساندن کتاب به دست مخاطب را سهولت بخشیم.»
به گزارش روابط عمومی انتشارات میچکا فتح‌الله فروغی در گفتگو با جعفر توزنده‌جانی در خصوص حمایت‌های دولتی از ناشران افزود: معمولاً کشور‌هایی که سرانه مطالعه‌شان بیشتر است و صاحب صنعت نشر هستند، از حمایت‌های دولتی برخوردار بوده‌اند. منظور من این نیست که حمایت شامل حال ناشر بشود؛ بلکه می‌گویم از نشر کتاب حمایت بشود. حمایت‌ها می‌تواند معطوف به زیرساخت‌ها باشد. اگر ساختار و زیرساخت مطلوبی فراهم شود خود به خود به آنچه می‌خواهیم دست می‌یابیم». فروغی مشکل دیگر در حوزه نشر کتاب کودک را نبود آمار دقیق در این حوزه دانست؛ مشکلی که شاید بسیار فراتر از کتاب کودک است و در حوزه‌های مختلف می‌توان آن را دید: «آمار لازم در حوزه کتاب کودک وجود ندارد که ما براساس آن بازارسنجی و تولید کنیم. تولیدات ما بر حسب تجربه است و ناشر احساس می‌کند که آیا کتاب می‌تواند در جامعه مخاطب داشته باشد یا خیر؛ در حالی که در کشور‌های دیگری این موضوع براساس آمار است.» پرسشی که در مقابل دبیر انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان است این است که او به عنوان دبیر یک نهاد در حوزه نشر با چه چالش‌هایی مواجه است که قادر نیست به این آمار دسترسی داشته باشد؟: «این مشکل یک مسئله دوسویه است. من به عنوان ناشر و عامل فرهنگی باید اطلاعاتم را دقیق بدهم، یعنی محدودیت‌هایم را بردارم و آنچه را دارم بدهم، اما جمع‌آوری اطلاعات و تحلیل آن کار ناشر یا نهاد‌های حوزه نشر نیست و وظیفه نهاد‌های دولتی است که استخراج اطلاعات را عملیاتی کرده و نتیجه را به ناشر بدهند؛ بنابراین من باید اطلاعات درستی بدهم و آن‌ها هم تجزیه و تحلیل بکنند. در حال حاضر خانه کتاب اطلاعات را تهیه می‌کند، اما ناشران و دست‌اندرکاران خانه کتاب معتقدند این اطلاعات کامل و دقیق نیست و تحلیل هم نشده است».
عضو هیئت مدیرۀ انجمن صنفی ویراستاران در خصوص برقراری ارتباط با ناشران خارجی اضافه کرد: من به جرأت و با تجربه حضور در نمایشگاه‌های خارجی می‌گویم کتاب کودک و نوجوان ایران هم در محتوا و هم در تصویرگری ظرفیت بالایی برای نفوذ به خارج از ایران دارد. اما اینکه این اتفاق عملیاتی شده یا نه جای بحث دارد و من معتقدم هنوز اقدامات اصولی و اساسی برای این مسئله انجام نشده و پدیدآور، ناشر و دولت برای انجام این مسئله وظیفه دارند.

 مجید عمیق ترجمه یک داد و ستد فرهنگی است
بخش دیگر دومین روز از یک هفته رویداد فرهنگی نشست‌های نشر میچکا که روز یکشنبه هفتم آذرماه برگزار شد به گفتگو با مجید عمیق اختصاص داشت. مجید عمیق، ترجمه را نوعی داد و ستد بین‌المللی فرهنگ دانست و گفت: کسانی که دیوار دور خودشان کشیده‌اند و نمی‌خواهند ناکارآمدی خودشان را ببینند، ترجمه را می‌کوبند.
به گزارش روابط عمومی انتشارات میچکا این مترجم کتاب‌های کودکان و نوجوانان در پاسخ به این پرسش که چرا عده‌ای با ترجمه میانۀ خوبی ندارند و آن را در تقابل و باعث تضعیف تألیف می‌دانند، گفت: اگر ما هم کار ارزشمند داشته باشیم، بدون شک در آن سوی آب‌ها کار می‌شود. اگر روابط بین‌المللی ما قوی باشد شناساندن کار خوب هم سریعتر انجام می‌شود. چرا زعفران و فرش ما حرف اول را می‌زند؟ تألیف خوب هم بدون تبلیغ خودش را می‌شناساند. رمان و داستان کوتاه از غرب آمده و قواعد داستان در تألیف و ترجمه یکسان است. ولی ما برای اینکه ضعف و بی‌برنامگی خودمان را بپوشانیم داریم ترجمه را هم تضعیف می‌کنیم. وقتی در تالیف خلأ داشته باشیم آن وقت در این بازار، جنس بنجل ترجمه نقش الماس را پیدا می‌کند.
وی در خصوص مشکلات ترجمه کار علمی و ترجمه برای کودکان توضیح داد: همان‌طور که دانه گیاه سفر می‌کند، واژه هم سفر می‌کند. بسیاری از واژه‌های علمی از غرب وارد سرزمین ما شده و بسیاری از واژگان فارسی علمی هم وارد فرهنگ غرب شده است. در ادبیات هم واژه‌گزینی مهم است و دست ما خیلی باز نیست. اما علم و ادبیات این تفاوت را دارند که در ادبیات مثلاً واژگان قشنگ، چشمگیر، زیبا و جذاب را دارید و در علم هر ژانر برای خودش یک زبان دارد و رشته‌ها هستند که موجب تمایز زبان می‌شوند. بهتر است مترجم کار علمی به آن مسئله اشراف هم داشته باشد و به نوعی متن را مطیع خودش کند.
مترجم مجموعه «نابغه‌ی عصر حجری» دربارۀ بازآفرینی مترجم در کار ترجمه افزود: اگر من در حوزه علوم و فنون دست به تألیف نزده‌ام برای این نیست که نمی‌توانم، بلکه نمی‌خواهم مانند سایرین عمل کنم. اگر متنی باشد که در آن مثلث متساوی‌الاضلاع سه ضلع برابر و سه زاویه برابر دارد و بخواهم آن را ترجمه کنم، همین را ترجمه خواهم کرد. اگر از من بخواهند درباره مثلث متساوی‌الاضلاع چیزی بنویسم بازهم همین را خواهم نوشت. در واقع گردآوری و بازآفرینی است که به قلم فرد بستگی دارد. داستان‌نویسی هم خلق‌کردن است که سوژه‌ای در ذهن می‌نشیند و زمان و مکان و شخصیت خلق می‌شوند. اما نوشتن دربارۀ سایر مباحث، نویسندگی نیست، چون بازآفرینی و گردآوری یا بازنویسی است و این سه هم باهم فرق دارند.
این مترجم در پاسخ به این پرسش که با فراگیرشدن اینترنت، جایگاه کتاب‌های علمی برای کودکان و نوجوان کجاست، تأکید کرد: کتاب تقدس خاص خودش را دارد؛ دانشنامه و کتاب علمی هم بحث‌های دیگری هستند. الان دانش کل نوجوانان جهان، به وسعت اقیانوس آرام با عمق یک میلی‌متر است. راحت‌طلبی گریبان نسل جدید را گرفته و فضای مجازی سواد را به قدری متخصر کرده که عمقی ندارد و سواد بچه‌ها ساندویچی شده است. اما آن‌طور که من برآورد کردم در ایران کتب علمی مورد توجه بچه‌ها هست و کتاب علمی همیشه جذاب بوده و دنیایی دارد که در داستان‌ها یافت نمی‌شود؛ البته در این مسیر کتاب‌های به ظاهر علمی هم هستند که درون‌مایه چندانی ندارند و صرفاً به علت فیلم‌هایشان جذابیتی پیدا کرده‌اند. ما باید ذائقه مخاطب را در نظر بگیریم و نباید بدون صیقل دادن، مطلب را در اختیار او قرار بدهیم.
مترجم مجموعه‌ «الهام از طبیعت» خاطرنشان کرد: من در حوزۀ رمان ۱۲ سال کار کرده‌ام و حدود ۲۰ رمان ترجمه دارم که همه مانند دانه‌های تسبیحی هستند که کنار هم روحیات من را نشان می‌دهند. اعتقاد من این است که وقتی یک رمان را می‌خوانی، باید تلوتلو بخوری و راهت را گم کنی. اسم کتاب‌هایم هم خیلی برایم مهم است. رمان «آن سوی جنگل خیزران» را ترجمه کردم، چون خود اسم کتاب به من گفت کتاب خوبی هستم و واقعاً همین‌طور بود. «لیندا»، «پیروزی بر دریا»، «پسرک و کوهنورد»، «شبان کوچک در غار» و کتاب‌های دیگرم همه درسی به من داده‌اند. آن‌ها نکات خاص انسان‌سازی دارند که خود به خود در من هم تأثیر گذاشته‌اند. در ترجمه کتاب‌های علمی هم ۵۲۰ عنوان کتاب دارم که در قالب حدود ۱۰۰ مجموعه است و تقریباً ۵۰ عنوان تک کتاب علمی دارم که تمام این‌ها را در طول ۴۲ سال کار کرده‌ام.

منبع:
دیدار