اخبار
شنبه، 31 مرداد 1394
شناسائي سيستم هاي ادراکي از ديدگاه NLP

شناسائي سيستم هاي ادراکي از ديدگاه NLP

رمز نفوذ 1- NLP  مي گويد افراد براساس اطلا عات دريافتي از  محيط پيام هاي مختلف را دريافت کرده و در سيستم ذهني خود آن را پردازش و ذخيره مي کنند افراد اين پيام ها را طبق سيستم ذهني خود اولا  دريافت مي کنند ثانيا براساس همان سيستم عصبي ادراکي خود پيام ارسال مي کنند.
براي توضيح واضح اين مطلب مي گوئيم، افراد در سه دسته تيپ ادراکي قرار مي گيرند. دسته اول افرادي هستند که بينائي بر آنها حاکم است. يعني جهان را براساس تصاوير ادراک مي کنند اينان را چشم ها و تصاوير اداره و کنترل مي کنند.
 اين دسته در NLP  به افراد بصري معروفند. دسته ديگر گوش بر آنها حاکم است و جهان را براساس اصوات درک مي کنند، الحان و اصوات و کلمات طول موج تنظيم شده آنهاست. اينان در علم NLP  به افراد سمعي معروفند. دسته ديگر که جهان حاکم بر آنها جهان لا مسه است امور را به صورت احساسات و امور لمسي درک مي کنند تا دست  نزنند و لمس نکنند نمي گيرند، اينان را افراد لمسي مي نامند.
 براي شناسايي سريع و بهتر اين افراد ساير خصوصيات اين افراد را همراه با تعريف NLP  بيان مي کنيم، البته در کتاب ايجاد صميميت در زوجين هم اين سيستم ها و تعاريف را به اندازه کافي شرح داده ايم.
NLP مخفف (Programming Linugsticu Neuro) مي باشد که به معناي «برنامه ريزي عصبي کلامي» است. يعني ذهن انسان براساس کلمات و تصاوير و امور لمسي برنامه ريزي مي شود و هر عمل و رفتار و گفتار و نگرش ما بر اثر برنامه اي است که در ذهن ما ثبت شده است براي ارتباط بهتر بايد کانال هاي پيام رساني و ارتباط گيري  و دريافت پيام افراد مختلف را بشناسيد.
 NLP به تغيير ذهنيت با توجه به برنامه هاي دريافتي معتقد است. NLP مي گويد افراد در يکي از سيستم هاي ادراکي بصري، لمسي يا سمعي قرار مي گيرند. NLP مي گويد راز اختلاف در نشناختن اين سيستم هاي ادراکي و عدم ارتباط صحيح است. روحيه و ارتباط جسم، اعصاب و روان با هم و کنترل ذهن و تاثير بر جسم، از ديگر مواردي است که در NLP مطرح مي شود.
 فرمول موفقيت مديريتي موفق، فنون ارتباط موثر، استراتژي درک پيام و ارسال پيام و مهندسي ذهن از موارد مورد بحث NLP است. کتاب هاي ريچارد بندلر، جان گريندر و آنتوني رابينز منابع خوبي براي شناسايي اصول اين علم هستند. در اين فصل به شناسايي سيستم هاي ادراکي از ديدگاه NLP مي پردازيم تا بهتر و سريع تر قادر به برقراري ارتباط مفيد باشيد.
1- افراد بصري: اين دسته افراد که چشم ها را به عنوان کانال اوليه دريافت پيام به کار مي برند، جهان را براساس تصاوير ادراک مي کنند. جهان حاکم بر ذهن آنها تصوير است، نور است، مناظر، امواج بينائي، رنگ ها و چشم اندازها آنها را متاثر مي کند.
اين دسته افراد چون افکارشان به صورت تصوير در ذهنشان نقش مي بندد براي بيان افکارشان، يا دريافت پيام از محيط اطراف و افراد مختلف بايد سرعت داشته باشند زيرا سرعت نور و تصوير در عالم مادي زياد است.
همچنين در عالم ذهن اين افراد که بصري اند (يا بينائي) افکار تصويري آنها با سرعت همراه است لذا براي آنکه خود را با افکارشان هماهنگ کنند غالبا سريع حرف مي زنند. گوئي براي به پايان رساندن مطلبشان وقت هميشه تنگ است. براي بيان بهتر و تفهيم مطالب از حرکات سريع دست و گردن و ديگر اعضاي بدن استفاده فراواني مي کنند.
غالبا وقتي گرم صحبت مي شوند دستهايشان را بالاتر از سينه قرار مي دهند و دست ها را جدا از هم به شکل تصويري که در ذهنشان است در مي آورند مفهوم ذهنيشان را در فضا براي مخاطب ترسيم مي کنند. حرکات چشم ها در آنها موقع حرف زدن محسوس دست گوئي به سخني که مي گويند مي نگرند...
ذهنشان براساس تصاوير مي انديشد. آنچه را ببينند، در اولويت قرار مي دهند نه آنچه را که بشنوند. موقع تفريح دوست دارند به جاهاي زيبا بروند در حرف هايشان تکيه کلام هاي بصري به کار مي رود. مثلا مي گويند: «چه چشم انداز زيبايي، چه غروبي، چه رنگي، چه جلائي، چه قدر زيبا، چه زشت» اينان به اندازه بزرگي و کوچکي، تاريکي و روشني اهميت فراواني مي دهند.
زبان دريافت پيام آنها ديداري است يعني بايد محبت را ببينند نه بشنوند، يعني اگر بخواهي به آنها اعلام کني که دوستشان داريد بايد کادو هديه بدهيد، نامه بنويسيد، کلمه دوستت دارم را بنويسيد. به آنها نگاه کنيد همواره از آنچه که خوششان مي آيد تعريف تصويري کنيد، عکس را دوست دارند، عاشق سينما و تلويزيون هستند. کمتر به راديو و تلفن اهميت مي دهند. افراد بصري تند و تيزند، عقلشان در چشمشان است.
 سريعا عاشق مي شوند سپس ول مي کنند، ضرب المثل از دل برود آنچه که از ديده برفت روانشناسي اينان را بيان مي کند مثل جرقه هستند و گاهي خرمني را به آتش مي کشند.
دعوايشان يک لحظه است، يک لحظه کاري مي کنند و سپس پشيمان مي شوند، کينه به دل راه نمي دهند، به حرف هايي که از دهانشان خارج مي شود توجهي ندارند. حرف زدن سريع و نگاه و اشاره رکن شناسايي آنها است.
2- افراد سمعي: افراد سمعي جهان را با اصوات و الحان و موسيقي درک مي کنند، شنوائي بر آنها حاکم است براي ايجاد انگيزه، عاشق شدن، يا انجام کاري، اولين کانال تحريک کننده و برانگيزاننده آنها شنيدن (گوش) است. (برخلاف افراد بصري که بايد ببيند) اينها دوست دارند مطلبي را هزار بار بشنوند تا ببينند.
ريتم کلام افراد سمعي داراي ضرباهنگ و طنين خاصي است، شمرده و موزون حرف مي زنند نسبت به کلماتي که از دهانشان خارج مي شود وسواس دارند آنچه را که مي گويند به دقت انتخاب کرده و غالبا سخنانشان طعنه آميز و نيش دار است. افراد سمعي در سخن گفتن سرعت متوسطي دارند، شمرده و آهنگين و موزون و ريتم دار و با لحن خاصي سخن مي گويند. تکيه کلامشان براساس صورت و کلام است.
کلماتي چون: بشنو، گوش کن، چه صداي گوش خراشي، وزوز، چه شلوغ، چه ساکت، چه لحني، چه طنيني، چه موسيقي خوشي، خوش کلام، منطقي، حساب شده، حسابي  و... اينان دوست دارند پيام محبت آميز و عشق و علاقه شان را به طرف مقابل بگويند، مثلا مي گويند عزيزم دوستت دارم، زبان اينها زبان صوت و کلام است. اگر کسي آنها را دوست داشته باشد بايد بگويد عزيزم تو را دوست دارم تا پيام را درک کنند آن هم با لحن عاشقانه و دوست داشتني.
اگر کسي را دوست داشته باشند به صورت کلام آن را به زبان ميآورند و مي گويند دوستت دارم، بيشتر دوست دارند تلفن بزنند، راديو را بيشتر از تلويزيون دوست دارند.
 کمتر به کانال بصري توجه مي کنند، موقع صحبت کردن کمتر نگاه مي کنند اگر از کسي ناراحت بشوند از همکلامي با او خودداري مي کنند و اگر کسي را دوست داشته باشند با او بيشتر حرف مي زنند، ولي افراد بصري اگر از کسي ناراحت شوند نگاهش نمي کنند و روي خود را بر مي گردانند و اگر کسي را دوست داشته باشند به او زياد نگاه مي کنند.
افراد سمعي موقع صحبت کردن کمتر اشاره مي کنند و دستهايشان موقع گرم صحبت شدن تا حد کمر و سينه بالا مي آيد. حرکت چشم هايشان کمتر و کندتر از افراد بصري است. افراد سمعي به موسيقي و آواز و سخن اهميت خاصي مي دهند. افراد سمعي به دو دوسته سمعي متمايل به بصري و سمعي کاملا منطقي تقسيم مي شوند افراد سمعي کاملا منطقي طبق آمار و ارقام و اعداد و محاسبه جهان را درک مي کنند اينان افراد بصري را افراد ساده دل  واحساساتي محسوب مي کنند. افراد بصري عاشق
افراد زيبا وخوشگل مي شوند ولي افراد سمعي عاشق افراد خوش کلا م و خوش برخورد و خوش صدا مي شوند.
3- افراد لمسي: اين دسته افراد جهان را نه به صورت بصري و نه به صورت سمعي بلکه به صورت امور  ملموس درک مي کنند تا لمس نکنند و احساس نکنند درک نمي کنند. اين دسته افراد، افرادي درونگرا، سنگين و منطقي هستند، امور را به صورت لمسي دروني و احساس دروني، درک مي کنند.
در انتخابهايشان سنگيني، محکمي، ثبات و آهستگي مد نظر است و غالبا ماشين هاي سنگين و محکم انتخاب مي کنند. بر خلا ف افراد بصري که ماشين هاي سبک و پرسرعت و رنگي انتخاب مي کنند و يا افراد سمعي که ماشين هاي آرام و خوش صدا و موزون انتخاب مي کنند.
افراد لمسي در تکيه کلا مهايشان کلمات لمسي را به کار مي برند از جمله، قابل دسترس، سخت، سنگين، سبک، چقدر دلنشين، چه لطيف، چه زبر، چه آدم خشک و بي انعطافي، جملا تي چون «گوئي دنيا بر سرم خراب شده يا اين درس چون کوه مقابلم است و چه سرد و بي روحي را در سخنهايشان تکيه کلا م قرار مي د هند» غالبا به کندي حرف مي زنند، گوئي براي يافتن کلمات و جملا ت، مدتي در درون ذهن خويش مي گردند.
آهستگي و تاني و مکث در صحبت ها، نشانه اين دسته افراد است موقع سخنراني و خوانندگي دستهايشان را به هم يا به شکم يا لباس مي چسبانند.
منبع

اخبار عمومي

اخبار آزمون

تازه‌هاي نشر

ليست کتاب هاي مبتکران