تشویق به عنوان عامل تقویت رفتار، یکی از اصول روانشناسی تربیتی است ولی آیا معنای دقیق و صحیح تشویق را میدانیم؟ همیشه بعد از انجام عملی خوب و درست مورد توجه و تایید دیگران قرار گرفتهایم. پدر و مادر با تحسین خود، ما و عمل ما را مورد تایید قرار دادهاند و این عمل آنها در کنار خوشحالی و خرسندی که از موفقیت در انجام کار به ما دست داده خود انگیزهای شده است برای تکرار آن رفتار. نکتهی مهمی که در تشویق کردن همواره باید مد نظر قرار داد این است که هدف از تشویق ایجاد انگیزه برای حرکت دوباره است مهم آنکه اگر ایجاد انگیزه از طریق عوامل بیرونی تشویق انجام شود، احتمال شرطی شدن رفتارها پدید میآید و هدفهای فرعی جای هدفهای اصلی را میگیرند و در برخی موارد حتی بعد از مدتی تأثیر خود را از دست داده و تبدیل به امری یکنواخت و تکراری میشود. جایزه دادن، کارت آفرین، نمرهی بیست دادن و ... ارزش درونی و سازندهی کار کودک و دانشآموز را از بین میبرد و او را از هدف اصلی انجام عمل یا رفتار دور میکند. مثلاً دانشآموز ممتاز وقتی مورد تشویق قرار میگیرد دچار احساس غرور و خودخواهی میشود، نوعی خودپسندی کاذب در او بوجود میآید و خود را فردی متمایز از دیگران میپندارد و از پیشرفت دیگران در هراس است تا مبادا از موقعیت خود تنزل کند و اگر کسی از او پیشی بگیرد، دچار آشفتگی خاطر و افسردگی و شاید کینه و نفرت نسبت به هم کلاس خود میشود. عوامل بیرونی تشویق در جای خود مفید و موثر است و فضایی متنوع و جذاب برای کودک بوجود میآورد ولی به حدی که ما را از اهداف اصلی دور نسازد. باید با حساسیت زیاد و با دقت عمل کرد. عوامل تشویق درونی عوامل موثر و پایداری هستند که همواره در هر شرایطی میتوانند به بهترین صورت محرک رفتارهای درست و پسندیده باشند. پس توجه به انگیزه ی درونی فرزندانمان آنان را در مسیر سالمی قرار میدهد. و اینکه انجام کارهای درست را نه به انگیزهی گرفتن پاداش و جایزه که به علت شوق انگیز بودن خود عمل صحیح انجام دهد. رفتارهایی مانند منظم بودن، رعایت ادب و احترام، خوشرویی و مهربانی، انجام صحیح و به موقع تکالیف درسی و این قبیل رفتارها به اندازهی کافی شوق انگیز هستند که فرزندان ما را به تداوم و کوشش مجدد در انجام آنها تحریک کنند، به شرط اینکه با مشوقهای بیرونی مثل پاداش و جایزه رفتار او را شرطی، مکانیکی و قالبی نسازیم. از دادن هر گونه جایزه خودداری کنید و از عوامل بیرونی تشویق تنها برای ایجاد عادات و رفتارهای پسندیده استفاده کنید. مثل اهدای کتاب، تماشای یک موزه، گردش در طبیعت و کوهنوردی به همراه اعضای خانواده که علاوه بر جنبهی تشویقی عادت به مطالعه، آشنایی با طبیعت و ... را ایجاد میکند. از انتخاب معیار و ملاکهای « بهترین» برای سنجش کودک خودداری کنید چرا که در این صورت آزادی و اختیار فرزندتان را از او سلب کرده و عملا جلوی خلاقیت و رفتارهای آگاهانه و اختیاری او را گرفتهاید و با محدود کردن حوزهی عمل کودک در چارچوب و قالبی که شما به عنوان بهترین مشخص کردهاید او را دچار فشار روانی و استرس ناشی از خطا و اشتباه و نرسیدن به رفتار آرمانی مد نظر شما کردهاید. از مقایسهی کودک با دیگر هم سالانش به شدت بپرهیزید و هر کودکی را تنها بر اساس استعدادها و تواناییها و عملکرد خودش بسنجید و نقاط ضعف و قوت فرزندتان را شناسایی کنید و با تکیه بر تواناییها و با آرامش و در طول زمان بر روی ضعفهای کودکتان کار کنید. بعد از مدتی با از بین رفتن ضعفها، احساس رضایت و توانمندی، انگیزهای دوباره به فرزندتان میبخشد. در ازای عمل خوب کودکتان به او مسئولیت جدید بسپارید، آب دادن و رسیدگی به گلدانهای خانه، تنظیم دکوراسیون منزل، چیدن سفرهی غذا و بعضاً تنظیم یک میهمانی یا گردش دسته جمعی را به عهدهی او بگذارید. کودکتان از اینکه اعتماد والدین را بدست آورد احساس خرسندی میکند و از فضای همکاری و صمیمیت میان اعضای خانواده لذت میبرد. فرزندتان را دوست بدارید و او را بپذیرید. قدر فرزندتان را بدانید. به فرزندتان اعتماد کنید. |