اخبار
یکشنبه، 28 دی 1393

اختلالات خواندن و روش هاي درمان آن

اختلال در خواندن» يکي از اختلالات ويژه است. متاسفانه تا مدت هاي طولاني دانش آموزاني را که در يادگيري يک يا چند درس مشکلات جدي داشتند با اصطلاحات معلول ادراکي، آسيب ديده مغزي و آسيب ديده عصبي معرفي مي کردند و به بسياري از اين دانش آموزان برچسب کودكان، کم ذهن، عقب مانده و امثال آن مي زدند که هيچ کدام صحيح نيست. در واقع اين افراد به علت مشکلي که در خواندن دارند نمي توانند کتاب هاي درس علوم، رياضي و امثال آن را بخوانند و بنابراين در آن درس ها با مشکلات روبه رو مي شوند. امروزه همه بررسي ها نشان مي دهد اين اختلال قابل درمان است و آموزگاران و حتي والدين اگر به دانش و حوصله لازم مجهز باشند، مي توانند اين مشکل را حل کنند و حتي ممکن است بسياري از اين دانش آموزان در زمينه هاي متعدد به پيشرفت هاي چشمگيري دست يابند.
نويسنده: علي صمدي روش- روزنامه اطلاعات
مشکلات يادگيري کودکان، ارتباط تنگاتنگي با مسائل فرهنگي، خانوادگي، اقتصادي، تغذيه، بهداشت و مسائل مربوط به محيط آموزشي و... دارد. وقتي دانش آموز يا والدينش براي درمان مراجعه مي کنند، مطمئناً از چيز يا چيزهايي رنج مي برند. ممکن است والدين احساس گناه کنند، فکر کنند وظايفشان را در مورد فرزندشان به خوبي انجام نداده اند، ممکن است فکر کنند در دوران بارداري فرزندشان غفلت هاي زيادي کرده اند، ممکن است تصور کنند مردم آنان را به خاطر مشکل يادگيري فرزندشان تحقير مي کنند.
نلسون راکفلر معاون رئيس جمهور ايالات متحده امريکا و فرماندار ايالت نيويورک از اشکال شديد در يادگيري خواندن رنج مي برد. توانايي بسيار ضعيف او در خواندن مانع کسب نمرات خوب وي در مدرسه مي شد و اين مشکل او را وادار کرد در طول حرفه سياسي اش تمام سخنراني هايش را حفظ کند. همچنين آلبرت اينشتين نابغه فيزيک و رياضي تا سه سالگي صحبت نکرد و تا هفت سالگي براي بيان هر جمله حتي جملات پيش پاافتاده، ابتدا بايد به کلمات آن جمله فکر مي کرد و پس از ترکيب کلمات، جمله را آرام با خود تکرار مي کرد. انجام تکاليف مدرسه به استثناي درس حساب براي او دشوار بود و توانايي يادگيري هيچ يک از درس ها را نداشت، تا جايي که يکي از معلم هايش معتقد بود او به درد هيچ کاري نمي خورد، توماس اديسون مخترع، مبتکر و نابغه امريکايي نيز در دوران کودکي اش غيرطبيعي، گيج و ناقص العقل معرفي مي شد و پدرش به او برچسب «احمق» مي زد. ديگر نوابغ چون لئوناردو داوينچي، والت ديسني، بتهوون و موزارت نوابغ موسيقي و هانس کريستين اندرسن نويسنده معروف همگي اختلال خواندن داشته اند. پس مي توان باور داشت نه تنها افراد داراي مشکلات خواندن مي توانند مشکل شان را حل کنند، بلکه حتي ممکن است برخي از آنان از استعدادهاي درخشاني برخوردار باشند و در زمينه هاي مختلفي نبوغ شان را نشان دهند
.
ويژگي هاي کودکان داراي اختلال خواندن

بررسي ها نشان داده است 85 تا 90 درصد اختلالات يادگيري به اختلالات خواندن مربوط است. اگرچه نمي توان ويژگي هاي صد درصد مشابهي را در اين کودکان مشاهده کرد، اما مي توان گفت اغلب آنان ويژگي هاي زير را دارند
:
-
بيشتر اين کودکان پسر هستند. بنابر برخي تحقيقات ، تعداد پسراني که اين مشکل را دارند چهار برابر تعداد دختران است
.
-
در کلاس هاي درس غالباً مشکلات رفتاري دارند
.
-
تمايل به خواندن ندارند
.
-
دامنه توجهشان کوتاه است
.
-
در تمرکز مشکل دارند
.
-
معمولاً در مدرسه افت تحصيلي دارند
.
-
اغلب آنها مسائل هيجاني دارند
.
-
در خواندن شفاهي و کلامي ترديد مي کنند و گاهي دچار لکنت مي شوند
.
-
حافظه ديداري و شنيداري شان ضعيف است
.
-
در مدرسه سازگاري شخصي مناسبي ندارند
.
-
رشد اجتماعي کافي ندارند
.
-
معمولاً داراي ضعف بينايي و شنوايي هستند
.
-
کلمه به کلمه مي خوانند
.
-
احساس نااميدي، بي لياقتي و کم جراتي مي کنند
.
انواع اختلالات خواندن

طبقه بندي هاي مختلفي از اختلالات خواندن ارائه کرده اند که يکي از اين طبقه بندي ها توسط مايکل باست انجام شده است. مايکل باست افرادي را که دچار اختلال خواندن هستند، به سه دسته تقسيم مي کند. اول گروهي که اختلال خواندن آوايي دارند. اين افراد مجموعه لغات نسبتاً زياد و قابل توجهي را در ذهنشان ذخيره کرده اند اما هجي کردن آنها ضعيف است. گروه دوم افرادي هستند که اختلال خواندن ايده يي دارند، اين گروه مي خوانند و هجي مي کنند اما در ساختار بينايي لغت اشکال دارند و گروه سوم افرادي که مشکل هر دو گروه را دارند. مي توان گفت سبب شناسي اين اختلال تقريباً در تمامي تئوري ها بر پايه چهار اصل بنا شده است؛
1-
درک بينايي و حافظه بينايي مختل
2-
ترکيب بين حسي مختل
3-
يادآوري مختل نظم تداعي ها و سري ها
4-
پردازش کلامي مختل
در رويکردهاي تربيتي و بازپروري، طبقه بندي هاي مختلفي درباره علل و انواع اختلال خواندن صورت گرفته است که اين امر حاکي از دقت هاي نظري محققان و پژوهشگران است - اگرچه هر قدر اطلاعات درمانگر از ديدگاه هاي گوناگون بيشتر باشد، دانايي بيشتري خواهد داشت اما درمانگر اختلالات يادگيري، بيش از اينکه به ظرافت هاي نظري تئوري ها آشنا باشد، بايد به توانمندي در درمان و بازپروري مجهز شود. نکته ديگري که براي درمانگر لازم است پرهيز از تشخيص گذاري هاي قالبي است. اگرچه مشکلات يادگيري و ويژگي هاي افراد داراي مشکلات يادگيري مشخص شده است، اما حتماً بايد به اين نکته توجه داشت که هر کودک موجودي است بي همتا و بي مانند و مشکل او نيز بي همتا است و شيوه درمانش نيزبي همتا و بي مانند بايد باشد.
درمان يادگيري

در کودکان بي قرار
کودکان بي قرار - بي توجه با اصطلاحات نقص جزيي در کار مغز، آسيب ديدگي جزيي مغز، تحريک بيش از حد، فعاليت بيش از حد، ناتواني يادگيري خاص و... ناميده مي شوند. متاسفانه غالب والدين و برخي از آموزگاران براي کنترل رفتاري و پيشرفت تحصيلي آنان، به نصيحت، سرزنش، تنبيه، مقايسه و امثال آن روي مي آورند. اين روش ها نه تنها به نتيجه نمي رسد بلکه آثار و عوارض سوء مانند پرخاشگري، خصومت، عدم اعتماد به نفس را در آنان ايجاد مي کند. براي درمان مشکلات يادگيري اين نوع کودکان بايد ابتدا به اصلاح در تغيير رفتار آنان همت گماشت.
البته لازم به يادآوري است که اين گونه کودکان با کودکان معمولي کمي فرق دارند و نبايد انتظار داشت رفتارشان تا حد قابل توجهي تحت کنترل درآيد. به عنوان مثال انجام تمرين هايي براي افزايش ميزان توجه آنان مانند نقاشي، خطاطي، ماهي گيري و امثال آن زمان آرام گرفتن آنان را افزايش داده و بر تمرکزشان مي افزايد
.
همچنين در خلال درمان بايد برنامه هاي جذاب ديگري که به فعاليت نياز دارند، از جمله بازي هاي مطلوب تدارک ديده شود. نحوه درس خواندن و مرور کردن درس ها و روش هاي مطالعه و يادگيري را بايد به اين کودکان ياد داد. لازم است برنامه رفتاردرماني را به والدين کودکان آموخت تا آنان نيز در محيط خانه در تغيير رفتار کودک تاثير بگذارند
.
12
گام درمان

گام اول - اولين گام عشق درمانگر به انسان ها است. اگر درمانگر به درجه اي از انسان دوستي رسيده باشد که موفقيت مراجعه کننده را نوعي تکامل و ارتقاي روحي براي خودش بداند، از پشتوانه بزرگي براي موفقيت برخوردار است.
گام دوم - درمانگر بايد با ايجاد رابطه بسيار خوب و با استقبالي گرم پذيراي فرد داراي اختلال خواندن باشد. جملاتي که درمانگر هنگام ملاقات با آنان مي گويد، حالت چهره و اندام، لحن و تن صدا و... مي تواند اضطراب هاي آنان را کاهش دهد
.
گام سوم - درمانگر پس از برقراري ارتباط خوب بايد از آنان بخواهد علت مراجعه را بيان کنند. وقتي آنان شروع به صحبت مي کنند، به خوبي به آنها گوش دهد. گوش دادن فعال فقط با گوش صورت نمي گيرد بلکه با تمامي بدن صورت مي گيرد. گوش کردن خوب، شنيدن درست و کامل همان مطلبي است که گوينده در نظر دارد
.
گام چهارم - در اين مرحله لازم است اطلاعات ضروري را از مراجعه کننده و سيستم خانوادگي او به دست آوريم. پس از تکميل پرسشنامه والدين، به خاطر کسب اطلاعات از اوضاع و اصول مراجعه کننده در مدرسه، لازم است پرسشنامه مناسبي براي معلم دانش آموز ارسال کنيم
.
گام پنجم - پس از کسب اطلاعات لازم از طريق پرسشنامه بايد مطمئن شد کودک عقب ماندگي ذهني ندارد. براي کسب اين اطمينان مي توان از آزمون هاي هوشي استاندارد شده استفاده کرد
.
گام ششم - بهتر است درمان مشکلات يادگيري در مراکز راهنمايي و مشاوره متشکل از گروهي از تخصص هاي مختلف صورت گيرد. در اين گروه بايد روانپزشک، متخصص مغز و اعصاب، متخصص روانسنج، گفتاردرمانگر، شنوايي سنج، بينايي سنج، مشاور روانشناس باليني، مددکار اجتماعي، روانشناس تربيتي و متخصص درمان اختلالات يادگيري حضور داشته باشند و برنامه درماني با تاييد همه اعضاي گروه طراحي شود
.
گام هفتم - درمانگر بايد سعي داشته باشد با درمانجو رابطه حسنه اي برقرار کند. غالب درمانجويان مختل در يادگيري، ممکن است خودپنداره ضعيفي داشته باشند، يعني مشکل يادگيري آنان و اظهارنظر هاي نامناسب اطرافيان، عزت نفس شان را کاهش داده باشد يا از برچسب خوردن هراس داشته باشند به همين دليل درمانگر پس از سلام و احوالپرسي صميمانه و برقراري ارتباط بايد سعي کند محاسن و نقاط قدرت و توانمندي هاي درمانجو را بيان کند
.
گام هشتم - براي ارزيابي و سنجش ميزان توانايي خواندن و در نتيجه ميزان مشکل يادگيري در خواندن بايد دو متن از کتاب فارسي دانش آموزان تهيه شود. انتخاب متن به ميزان درس هاي تدريس شده در پايه اي که دانش آموز تحصيل مي کند بستگي دارد
.
گام نهم - در اين مرحله، درمانگر براي تشخيص و طراحي درمان به ميزان و معياري نياز دارد که چگونگي و کميت مشکل دانش آموز را مشخص کند. در واقع اين بخش دقيق ترين بخش مربوط به کار درمان است زيرا طراحي برنامه درمان با عنايت به اين تشخيص گذاري صورت مي گيرد
.
گام دهم - با تشخيص علل اختلال گام بسيار مهمي براي درمان برداشته شده است. پس از مشخص کردن نوع و ميزان مشکلات تعدادي از افراد داراي مشکلات خواندن مشخص مي شود که آنان يکدست نيستند و براي هر کدام بايد برنامه درماني ويژه يي تدارک ديد
.
گام يازدهم - در اين مرحله ابزار و شرايط لازم براي درمان فراهم مي شود. وسايل درمان بايد بسيار ساده و ابتدايي و قابل دسترس باشد تا کودک در خانه نيز بتواند از آنها استفاده کند
.
گام دوازدهم - پس از طرح برنامه درماني لازم است وضعيت دانش آموز و مشکلات آموزشي که دارد به اطلاع والدينش برسد. از کتاب درماني نيز مي توان براي دانش آموزان و درمانجويان استفاده کرد
.
پس از پيمودن دوازده گام، نوع مشکلات دانش آموزان در خواندن مشخص مي شود و درمانگر ديدگاه روشني براي درمان به دست مي آورد.


بانک مقاله های آموزشی و فرهنگی

اخبار عمومي

اخبار آزمون

تازه‌هاي نشر

ليست کتاب هاي مبتکران